English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8489 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard port U فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port U ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
port U مجرای عبورروغن
port U شیار هادی دهانه
port U دروازه
port U روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
port U سمت چپ ناو
port U ریل اطراف ناو
port U دماغه
port U ترابردن
port U بندر
port U بندرگاه
port U لنگرگاه
port U مامن مبدا مسافرت
port U فرودگاه هواپیما
port U بندر ورودی
port U درب درگاه
port U دورازه
port U در رو مخرج
port U شراب شیرین بارگیری کردن
port U ببندر اوردن حمل کردن
port U درگاه
port U دهانه
port U مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port U پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port U مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port U سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port U اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port U سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port U باب
port U مدخل
port U به آن وصل است را انتخاب کند
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port U بندر گاه
port U روزنه
port U دریچه
port U وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port U دریچه تبدیل برنامه
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
way port U بندر سر راه
port U مجرا
port U مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
last port U شیپور خاموشی
port U بردن
last port U شیپور عزا
out port U بندر دور از مقصد
out port U بندرخارج از محوطه
main port U ,
main port U بندر اصلی
main port U refrencestation : syn
main port U port principal
intake port U دریچه ورودی
inlet port U دریچه ورودی
intake port U سوپاپ ورودی
port of destination U بندر مقصد
port of debarkation U بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call U بندر لنگراندازی
port of call U بندر توقف
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
port installations U تاسیسات بندری
port hole U مزغل
inlet port U سوپاپ ورودی
high port U حالت دست فنگ
high port U حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
home port U پایگاه اصلی
home port U پایگاه مادر
port hole U روزنه
memory port U درگاه حافظه
midi port U دریچه یا درگاه IDI
destination port U بندر مقصد
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
control port U درگاه کنترل
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
port arms U فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
cargo port U دریچه بارگیری ناو
captain of the port U افسر انتظامات بندر
port complex U مجتمع بندری
aerial port U باراندازی هوایی
admission port U سوپاپ ورودی
admission port U دریچه پذیرش
port complex U لنگرگاه
destination port U بندر تحویل کالا
minor port U بندر کوچک
gas port U محفظه عبور گاز
naval port U بندر دریایی
gun port U مزغل
gas port U لوله عبور گاز
gas port U میله تنظیم گاز
freeing port U شکاف یک طرفه
exhaust port U دریچه خروجی
controlled port U بندرکنترل شده
exhaust port U مجرای خروجی
parallel port U درگاه موازی
port arms U پیش فنگ
aerial port U لنگرگاه هوایی
terminal port U بندر مقصد
supply port U درگاه تدارکاتی
free port U بندر ازاد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
supply port U درگاه تامین
serial port U درگاه ترتیبی
network port U قسمتکارباشبکهاینترنت
serial port U مدخل سری
secondary port U station secondary
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
treaty port U بندر پیمانی
car port U گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
port [software] U دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
video port U قسمتنمایش
transfer port U دریچهانتقال
printer port U قسمتاتصالبهچاپگر
port hand U دستسویچپ
port glass U جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
keyboard port U قسمتاتصالصفحهکلید
ejection port U دهانهپرتاب
Port-au-Prince U شهر پورت اوپرنس
car port U سایبان اتومبیل
secondary port U subordinatestation : syn
sally port U درب ورودی بزرگ
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
port watch U نگهبان بندر
sally port U دروازه بزرگ قلعه
registered port U بندر مشخص
put into port U وارد بندر شدن
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
modem port U قسمتقرارگیریمدم
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
port watch U پست نگهبانی بندر
secondary port U بندر فرعی
secondary port U ,
port of entry U بندر مقصد
sally port U درب اصلی قلعه یا استحکامات
port of entry U بندرمحل ورود
sally port U دروازه عبور از قلعه
sally port U دریچه
port of embarkation U بندر عزیمت
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
disc drive port U قسمتوروددیسک
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
named port of destination U بندر مقصد مشخص
spent fuel port U قسمتسوختمصرفشده
one port radial pump U تلمبه شعاعی یک پرهای
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
dual port ram U حافظه تسهیم شده
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
continue port/starboard U چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
port hand buoy U بویه سمت چپ
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
to try hard to do something U تقلا کردن برای انجام دادن کاری
However hard he tried ... U با این وجود که او [مرد] سخت تلاش کرد ...
hard to please U نازک نارنجی سخت راضی شو
hard to please U مشکل پسند
hard of d. U دیرهضم
hard of d. U ناگوارا
i hard him out U سخنانش را تا اخر گوش داده ام
hard right U اعضایتندرویحزبسیاسی
I am hard at it . U سخت مشغولم
it is not very hard U چندان سخت نیست
it is hard to say U به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
it is hard to say U نمیتوان گفت
come down hard on <idiom> U به سختی تنبه کردن
hard on (someone/something) <idiom> U آزار دادن کسی یا چیزی
hard up <idiom> U کمبود پول
hard by U درنزدیکی
hard by U نزدیک
hard U مدل کامپیوتر با دیسک سخت
hard U سخت گیر نامطبوع
hard U زمخت
hard U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
hard U خسیس درمضیقه
hard U متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
hard U سخت در مقابل نرم
hard U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard U بشدت
hard U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard U بسرعت
hard U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hard U خطای موقت در سیستم
hard U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hard U مستقیما درمسیر موردنظر
hard U قوی
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard U خطا
hard U سخت
hard U سفت
Recent search history Forum search
1حرف زوری به انگلیسی
1The more you care
1ترک عادت موجب مرض است
0Work hard
0Work hard
0Keep working hard on your appearance 'Cause you know when you're in, you're in The drive flickers like a candle Accessing lines stored within Old man berates the congregation Instill a fear he'll soo
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com